در کتاب اخلومد، یا بهشت خراسان نوشته مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ ابراهیم غفاری (روحش قرین رحمت الهی باد) دو نظر متفاوت در مورد دلیل نامگذاری اخلمد یاد شده است.
نظر اول بر گرفته از کتاب راهنمای خراسان صفحه ۱۵۰ است بدین مضمون که:
دره اخلومد که سیب آن بسیار معروف است و آبشاری بلند از تیزه (نوک، قله) کوه فرو می افتد (با ارتفاع ۱۷ و با آبشار بالای آن ۲۳ متر). مردم آنجا معتقدند که در حمله اعراب به خراسان مردم هر گاه مورد حمله سپاهیان قرار می گرفتند به این دره پناه می آوردند و چون هنگام خطر همواره یکدیگر را ندا می کردند که “خالد آمد، خالد آمد!” این دره رفته رفته به اخلمد مشهور شد. و خالد سردار عرب در جنگ های این محل بوده است.
مرحوم غفاری نظر کتاب راهنمای خراسان را قبول نداشته و می نویسد:
همانطور که نویسنده راهنمای خراسان راجع به اندازه و ارتفاع آبشار شخصاً تحقیق نفرموده و گفتار هر گوینده ای را ثبت نموده که در همین اوراق (اشاره به کتاب اخلومد، یا بهشت خراسان) در فرازی که مربوط به آبشار است خواهید دید که مسافت ارتفاعی آنها بیش از این است که اینجا (اشاره به کتاب راهنمای خراسان) آورده است؛ همچنین در وجه تسمیه اخلومد هم تحقیقاتی نشده بلکه به گفته های مردم عوام استناد و اکتفا شده است.
مرحوم غفاری در ادامه می نویسد:
خلاصه در سال ۱۳۴۳ خورشیدی که بنده جهت روزنامه خراسان مشغول نوشتن مطالبی راجع به اخلومد بودم (یعنی مجموعه بهشت خراسان را می نوشتم) حضرت علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان به اخلومد تشریف آوردند؛ در محضر مقدس ایشان پرسش از وجه تسمیه اخلومد شد. معظم له (علامه طباطبایی) فرمودند: ا ُخلومد باید باشد به ضم الف، و آن از ترکی و فارسی ترکیب یافته است. اخلو به ضم همزه، ترکی است (یعنی دالستان) مد هم فارسی است که دنبال اسامی مکان ها آورده می شود، مثل فرومد نزدیک سبزوار و فارمد نزدیک شهر طوس و امثال اینها و خلاصه اخلومد یعنی جایگاه دال و درخت. سپس فرمودند: به طوری که از تاریخ فهمیده می شود سلاطین سابق ایران مانند سلجوقیه و تیموریه الفاظ و مرام ترک ها را در ایران بسیار ترویج نموده اند و علاوه سلاطینی هم مانند غزنویه و قاجاریه اصلا ترک و یا ترکمان بوده اند و از این جهت مثل لفظ ییلاق و قشلاق و قیمان و قوطی و قوری و قاطر و قاب و منقل و بیگ (یعنی بزرگ) و امثال این ها در الفاظ بی نهایت متداول و تلفظ می گردد، اخلومد هم از این قبیل است. آری نام روستای داشبلاغ که ترکی است (یعنی چشمه سنگ) و در مزرعه غربی اخلومد واقع شده، مؤید فرموده علامه طباطبایی می باشد. و یکی دیگر از مؤیدات فرمایش ایشان این است که در اطراف تبریز هم که ترک زبانند آبادی ای نیز به نام اخلومد وجود داشته که دارای اشجار بسیار (یعنی دالستان) بوده است.
مرحوم غفاری در ادامه می نویسد:
بلی در روزگاران گذشته که این محل را اخلومد یعنی دالستان گفته اند برای این بوده که در جلگه زمین این حدود درخت و دالی وجود نداشته و از این جهت اخلومد در این منطقه ممتاز و بی نظیر محسوب می شده، زیرا که از آبادی های بسیار قدیمی و پر از اشجار بوده است.
بدیهی است در حال حاضر عموما این روستای ییلاقی را به نام “اخلمد” (Akhlamad) می شناسند.